خاطره مردی که مرد و زنده شد
 
اقتصادی و سیاسی
 
 
سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, :: 10:44 ::  نويسنده : فردین

 

خاطره مردی که مرد و زنده شد
 
 
خاطره مردی که مرد و زنده شد  
 
 
 
 
   
 
 
    در صندلی عقب خوابیدم و ۴۲ روز بعد چشم باز کردم...
   
   
 
 
     

مازیار کشاورز مرد ۵۲ ساله ای که ۱۷ سال قبل، یک بار مرده و زنده شده است، در گفت وگو با جام جم، خاطره این اتفاق عجیب را نقل کرده است. کشاورز هم اینک، عضو هیات مدیره شرکت پست جمهوری اسلامی ایران است.

 

بخشی از این مصاحبه را می خوانید:

حادثه چگونه و در چه سالی برای شما رخ داد؟

آذر ۱۳۷۴. آن روز برف می بارید و من که آن زمان مدیرکل پست استان کردستان بودم، ساعت ۸ صبح به اتفاق راننده، حبیب الله کشاورز سوار یک پاترول شدیم تا به قروه برویم. وقتی حرکت کردیم، متوجه شدم او شب قبل به دلیل آن که به خانه اش مهمان آمده خوب نخوابیده بود. از او خواستم تا اجازه دهد من رانندگی کنم. برف بشدت می بارید، به طوری که پنج ساعت طول کشید تا از سنندج به قروه رسیدیم. خیلی خسته بودم. وقتی برای سوختگیری در پمپ بنزین توقف کردم، او از خواب بیدار شد و خواست رانندگی کند، من نیز در صندلی عقب خوابیدم و ۴۲ روز بعد چشم باز کردم.

وقتی شما خواب بودید حادثه رخ داد؟

بله، بعد شنیدم که در نزدیکی صالح آباد، خودروی ما با یک تریلی حاوی سنگ برخورد کرده و شدت این تصادف به حدی بود که از شیشه عقب خودرو به میان جاده پرتاب شده بودم. پس از حادثه من نفس نمی کشیدم و به تصور این که فوت کرده ام رویم پتو انداخته بودند.

 

آن روز جسد مرا پشت یک وانت بار عبوری قرار داده و به امید نجات به بیمارستان برده بودند که در آنجا پس از معاینه و به دلیل آن که آثار و علائم حیاتی در من وجود نداشت، مرا تحویل سردخانه می دهند.

چگونه متوجه شدند شما زنده هستید؟

ظاهرا ۲۴ ساعت بعد یکی از کارگران سردخانه بیمارستان که مشغول جابه جایی اجساد بوده در یک لحظه متوجه می شود انگشت شست پایم تکان می خورد. او سراسیمه موضوع را به پزشکان اطلاع می دهد. وقتی مرا از سردخانه خارج می کنند، ظاهرا تنها پزشک جراح نیز پس از چند ساعت عمل بیمارستان را ترک کرده بود، اما تقدیر چنین بود که من زنده بمانم.

مگر چه اتفاقی رخ داده بود؟

پزشک جراح پس از خروج از بیمارستان و در نزدیکی خانه اش متوجه می شود سررسید خود را در بیمارستان جا گذاشته و چون نیاز به آن داشت، برای برداشتن سررسید به بیمارستان می آید که با مشاهده وضعیت من بلافاصله ۷ عمل جراحی سخت روی من انجام می دهد و سپس مرا به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان منتقل می کنند.

در این مدت چه احساسی داشتی؟

تصادف را که به یاد نمی آورم، اما در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان خود را می دیدم که در اتاق به پرواز درآمده بودم. مدام در گوشه ای از سقف که حالت زاویه را داشت قرار می گرفتم و پیکر خود را می دیدم که در زیر دستگاه تقلا می کند. احساس سبکی خاصی داشتم و خیلی خوشحال بودم. هر بار که همسر و فرزندانم را می دیدم که با دیدنم گریه می کنند، به آنها می خندیدم و از آنها می خواستم گریه نکنند، اما صدای مرا نمی شنیدند. دلم می خواست اتاق را ترک کنم. خیلی تلاش می کردم، اما نمی توانستم.

چرا؟

پدربزرگم را می دیدم که او نیز پس از سال ها که از زمان مرگش می گذشت به ملاقاتم آمده بود. من او را خیلی دوست داشتم. از او پرسیدم کجا زندگی می کند، اما تنها به من لبخند می زد و می گفت در جایی خیلی خوب. وقتی از او خواستم مرا هم همراه خود ببرد، گفت نه، تو باید برگردی. التماس هایم بی فایده بود و او توجهی نمی کرد.

چه مدت در این حالت قرار داشتی؟

۴۲ روز بیهوش بودم و سرانجام وقتی به کالبدم بازگشتم با گرمای آفتابی که از پنجره اتاق بیمارستان به صورتم افتاده بود، از خواب بیدار شدم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


با عرض سلام و خسته نباشید به شما دوست عزیز که به ویلاگ این بنده سری زده اید و امید وارم که در وبلاگ من 1 مطابی رو پیدا کنی که به درد شما بخوره و بتوانی از آن استفاده مفید را انجام بدی . با نظرات خود ما را در انجام هر چه بهتر شدن وبلاگ یاری نمایید. شماره تماس با من 09141668615
شمارش معکوس برای آغاز گفتگوهای ایران با 1+5
خودرویی که شکل عوض می کند ثبت نام کاردانی به کارشناسی رژه کالسکه های عجیب و جالب در کراسنودار روسیه ... :: بزرگترین سنگ دنیا ... جدیدترین لباس عروس های تیر ماه 91 تصاویر دیدنی از عجیب ترین داشبورد های اتومبیل در جهان توصیه‌ های مهم امنیتی به کاربران گوشی های هوشمند زیبا ترین عکس های جدید عاشقانه ساخت ماوس هیبریدی جدید! عکس های زیبا از دریا عکس ترسناک‌ترین استخر دنیا «درهای بند ما در زندان همیشه بسته است» آموزش تصویری SQL Server 2008 قسمت 1 پیامک بازی با ((یارانه دهنده محترم)) بر سر یارانه پدیدار شدن آیات قرآن بر بدن یک نوزاد (+عکس) بدن كودک تبریزی خاصیت مغناطیسی دارد (+عکس) ماشین از دیدگاه دختر خانوووما + تصاویر بزرگترین قاتل قرن 21 +عکس چی میشد اگه این هالیوودی ها پشمالو بودند ؟! اینم از مجلس ایران.....ببین!!!+عکس بوسیدن فاطمه معتمد آریا توسط مجری مرد + عکس همه چیز در مورد شب زفاف دختر ۱۵ ساله که با ۲ ماه تن فروشی میلیونر شد + عکس شگفت انگیزترین ماهی کشور + عکس بلعیدن دست مردی توسط تمساح + تصاویرباور نکردنی 18+ بوی بد دهان دلیل کشته شدن یک نو عروس 17 ساله مراقبت یک سگ از جوجه غاز یتیم!/عکس بازداشت دختر نیمه عریان وزیر در خانه فساد!! +عکس خطرناک ترین بدلکاری سال+عکس مردی که با جنازه زنش چندین سال همبستری میکرد+عکس عکس های شخصی لیلا اوتادی در منزلش! شركت تك رايانه انلد ویروس جدید کامپیوتر آموزش ساختن ویروس تبلت Kindle Fire به نسخه ۶٫۳ آپدیت میشود پرواز ۴۸ ساعته هواپیمای خورشیدی! بی بی قصه های مجید درگذشت
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان درسی و آدرس fardin.851165965.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان