اقتصادی و سیاسی |
|||||||||||
چهار شنبه 13 مهر 1390برچسب:, :: 15:20 :: نويسنده : فردین
|
بررسیها نشان می دهد متوسط هزینه انواع عمل جراحی قلب در ایران گرانتر از متوسط نرخ جهانی آن در دیگر کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و جهان سوم تمام می شود.
20 جراح و متخصص برجسته قلب جهان که مسئولیتهای اجرایی مهمی در بیمارستانها و انجمنهای تخصصی قلب کشور خود دارند در گفتگو با خبرنگار مهر نسبت به هزینه های بالای عمل جراحی قلب در ایران اظهار تعجب کردند. به گفته اغلب آنها هزینه های عمل جراحی قلب در ایران با توجه به استانداردهای موجود در سطح جهانی بالاتر از حد متوسط است و شرکتها و موسسات بیمه گر حمایتهای کمتری را در اینگونه جراحیها از بیماران به عمل می آورند. در این باره معاون اسبق انجمن جراحان قلب ایالات متحده امریکا که بیشترین تعداد عمل جراحی قلب در این کشور را انجام داده در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: انجام عمل جراحی قلب در امریکا کاملا متفاوت تر از دیگر کشورهای دنیاست و بستگی به اشخاص دارد و در مورد افرادی که بیمه هستند اینگونه عملها رایگان بوده و در خصوص کسانی که به صورت خصوصی اقدام به انجام عمل جراحی قلب می کنند هزینه یک عمل جراحی بین 7 هزار تا 10 هزار دلار تمام می شود. پروفسور " کانلی" می افزاید: البته این هزینه ها با توجه به سطح استانداردهایی است که در بیمارستان های این کشوررعایت می شود و نباید فراموش کرد که در ایالات متحده تجهیزات پزشکی به مراتب پیشرفته تر از دیگر کشورهاست. با این همه اگر بیمارستانی از نظر استانداردهای پزشکی پایین تر از بیمارستانی دیگر باشد این هزینه ها متناسب با آن کاهش می یابد. این اظهارات توسط جراح برجسته قلب امریکا در حالی بیان می شود که مقایسه متوسط هزینه های عمل جراحی قلب در ایران نشان دهنده بالاتر بودن نرخ آن نسبت به این کشور است. بر اساس بررسیهای انجام شده در ایران متوسط هزینه یک عمل جراحی قلب بین 5 تا 15 میلیون تومان است واستاندارد پزشکی و خدمات رسانی بیمارستانهایی که عمل جراحی قلب در آنها انجام می شود تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد. گرچه اظهارات مسئولان بهداشت و درمان کشور مغایر با این موضوع بوده و از دیدگاه آنها انجام عملهای جراحی قلب در ایران نسبت به دیگر کشورهای جهان از هزینه کمتری برخوردار است و گاه هزینه یک عمل جراحی قلب در ایران حتی ارزانتر از این کشورها تمام می شود. با این همه بررسی اظهارات جراحان برجسته قلب کشورهای اروپایی و امریکایی و حتی در حال توسعه به خبرنگار مهر حاکی از آن است که این هزینه ها بالاتر از رقمی است که مردم این کشورها برای انجام عمل های جراحی قلب پرداخت می کنند. به عنوان نمونه در بیمارستان رضوی مشهد که زیر نظر یک نهاد مذهبی اداره می شود هزینه های عمل جراحی قلب بین 5 تا 6 میلیون تومان بوده ودر برخی بیمارستان های دولتی تهران از جمله بیمارستان امام خمینی این هزینه ها بین 7 تا 10 میلیون تومان است که این رقم در بیمارستانهای خصوصی گاه به بیش از 15 میلیون تومان هم می رسد. گرچه دلیل اصلی بالا بودن هزینه های عمل جراحی قلب دربیمارستانهای خصوصی ایران از سوی مدیران آنها بالا بودن استانداردهای پزشکی این بیمارستانها عنوان می شود. نباید فراموش کرد که میزان مهارت جراح در ایران نیز از عوامل تعیین کننده در قیمت تمام شده یک عمل جراحی محسوب می شود. در این باره دبیر انجمن " آترو اسکلروز " به خبرنگار مهر می گوید: هر چقدر جراحی که قرار است عمل جراحی قلب بیمار شمار انجام دهد معروفتر و اعتبار علمی اش بیشتر باشد هزینه تمام شده عمل جراحی اش نیز گرانتر می شود." دکتر محمدرضا محمد حسنی یکی از سرشناس ترین جراحان قلب ایران را نمونه می آورد و می گوید: این متخصص معروف برای هر عمل جراحی قلبی که انجام می دهد نزدیک به 16 میلیون تومان دریافت می کند. با این همه جراحان برجسته جهان در گفتگو با خبرنگار مهر می گویند: هزینه های درمانی در ایران در شرایطی بالاتر از متوسط جهانی است که متوسط درآمد ایرانیان نسبت به سایر کشورهای منطقه پایین تر است. رئیس بخش دپارتمان قلب کرواسی به خبرنگار مهر می گوید: در بیمارستانهای خصوصی کشور ما هزینه های عمل جراحی قلب 5 هزار یورو است و این رقم در بیمارستانهای دولتی حداکثر به 6 هزار یورو می رسد و این در حالی است که مردم این کشور به طور متوسط بین 1 تا 2 هزار یورو حقوق دریافت می کنند . دکتر " بوجان بیوسینا " با اشاره به وضعیت هزینه های عمل جراحی قلب در کشورهای همسایه کرواسی می گوید: هزینه های مربوط به عمل جراحی قلب در کشور یوگسلاوی بطور متوسط 7 هزار یورو است و این رقم در دیگر کشورهای حوزه بالکان تفاوت چندانی با کشور کرواسی ندارد و تقریبا قیمت ها مشابه هم هستند. نکته جالب توجه در مورد هزینه های عمل جراحی قلب این است که در برخی کشورها این هزینه ها بسیار پایین بوده و یا تمام هزینه های عمل جراحی بر عهده دولت است. "سانجان روحان" یک متخصص و جراح قلب هندی به مهر می گوید: در کشور هند انجام این عمل جراحی تنها 300 دلار هزینه دارد و در بسیاری از موارد اگر شهروندان هندی بودجه کافی برای درمان عمل جراحی را نداشته باشد خود دولت هزینه درمان بیمار را متقبل می شود. در کشور کانادا هم مردم هزینه ای بابت عمل جراحی قلب پرداخت نمی کنند. احمد پوستی زاده که از ایرانیان مقیم کانادا است و از جراحان قلب و ریه بیمارستان " بریتیش کلمبیا " کانادا به خبرنگار مهر می گوید: در کانادا مردم بابت عمل جراحی قلب هزینه ای پرداخت نمی کنند و انجام این عمل برای بیماران قلبی رایگان است و گرچه هر عمل جراحی برای دولت بین 30 تا 50 هزار دلار هزینه در بر دارد. با اینهمه در بیشتر کشورهای دنیا عمل جراحی قلب هزینه هایی دارد که بسته به عواملی چند متغیر است. " بلهانک پینار" رئیس دپارتمان قلب بیمارستان فلورنس نایتینگ استامبول در این باره می گوید: در بیمارستانی که من در آن عمل جراحی قلب انجام می دهم هزینه هر عمل جراحی 10 هزار دلار هزینه دارد و این رقم در مقایسه با هزینه های عمل جراحی قلب در کشورهای دیگر رقم پایین به حساب می آید. بر اساس بررسیهای انجام گرفته توسط خبرگزاری مهر هزینه هر عمل در هلند برای دولت 15 هزار دلار و در بلژیک 22 هزار دلار و در ژاپن 8 هزار دلار است که تقریبا تمام این هزینه ها را دولتها پرداخت می کنند. |
احتمالاً در مراحل اولیه، نامنظمی عادت ماهیانه بیمار را وادار میکند به پزشک مراجعه نماید. که ممکن است یکی از علائم بیماری سرطان تخمدان باشد. به موازات افزایش رشد تومور و حجم آن، علایم فشاری بروز میکند که شامل تکرر ادرار، درد لگنی، یبوست و پس از مدتی تورم شکم میباشد. درد حاد شکم در اثر خونریزی و یا پارگی و پیچخوردگی تومور ممکن است ایجاد شود. اگر تومور به بافتهای خارج از لگن و قسمتهای بالایی شکم متاستاز دهد، ممکن است باعث ایجاد علایم گوارشی نظیر تهوع، سوزش سردل، نفخ شکم، سیری زودرس، کاهش وزن و بیاشتهایی شود. در مراحل نهایی بیماری سرطان تخمدان، شایعترین علایم، درد و تورم شکم میباشد اما تنها درد شکمی است که احتمالاً بیمار را به جستجوی یک تشخیص مجبور میکند. خونریزیهای نامنظم از دستگاه تناسلی ممکن است همراه با هر یک از انواع تومورهای تخمدان دیده شود و گاهی ممکن است اولین شکایت بیمار باشد. زنان مبتلا پس از یائسگی ممکن است خونریزی داشته باشند که بهصورت خونریزی نامنظم یا خونریزی شدید آشکار میشود.
پس میتوان علائم بیماری سرطان تخمدان را به صورت زیر فهرست کرد:
» احساس سنگینی لگن خاصره
» دردهای خفیف در ناحیه پایین شکم
» خونریزی واژینال
» افزایش یا کاهش وزن
» قاعدگی غیرطبیعی
» درد بیدلیل ناحیه پشت که با گذشت زمان افزایش پیدا میکند
» افزایش اندازه دور شکم
» علایم معدهای- رودهای که عبارتند از:
» سوء هاضمه
» بیاشتهایی
» تهوع و استفراغ
» نفخ و تجمع گاز در معده و روده
» ناتوانی از خوردن میزان همیشگی غذا
» سایر علایمی که ممکن است به همراه این بیماری دیده شوند عبارتند از:
» افزایش دفعات دفع ادرار
» رشد موهای زاید
توجه: این علایم تا آخرین مراحل پیشرفت بیماری ظهور نمیکنند.
اگر علائم سرطان تخمدان در شما وجود دارد، پزشک خود را در جریان بگذارید. همچنین اگر سن شما بیش از ۴۰ سال است و به تازگی معاینه لگن خاصره و آزمایش پاپ اسمیر را انجام ندادهاید، حتما به پزشک خود مراجعه کنید (به همه زنان بالاتر از ۲۰ سال توصیه میشود که به صورت منظم آزمایش پاپ اسمیر و معاینات لگنی را انجام دهند).
|
پیشگیری از سرطان ، به مجموعه اقداماتی که استفاده از برخی موارد مفید و دوری از برخی موارد مضر را شامل میشود برمیگردد. |
برخی از این نشانهها ممکن است تحت علل دیگر ، مثل سرماخوردگی (سرفه) پدید آید، اما اگر این نشانهها بدون هیچ علت قبلی ، ظاهر شوند و بیش از یک هفته ادامه داشته باشند و به درمانهای رایج و معمولی پاسخ ندهند، باید برای علت یابی به پزشک متخصص مراجعه کرد. معمولا احتمال ابتلا به سرطان از سنین 50 سالگی به بعد بیشتر است.
اگر چه تاکنون عامل سرطان بطور قطع شناسایی نشده است، ولی بنابر آمار ، 80 درصد از سرطانها به عوامل خوراکی (نوع تغذیه) ، محیطی (شرایط زیست محیطی و کار) ، استعمال دخانیات و عوامل غیر قابل اجتناب (عامل ارث) نسبت میدهند. تحقیقات نشان داده است که بین نوع تغذیه و برخی از انواع سرطانها ، ارتباطی وجود دارد. مثلا غذاهای پر چربی را با سرطان پستان ، سرطان روده بزرگ ، پروستات ، لایه پوشش رحم مرتبط میدانند.
آمار هم نشان میدهد که مرگ و میر در نتیجه ابتلای به سرطانهای پروستات ، لوزوالمعده ، پستان و تخمدان در افراد چاق بیشتر است. بنابر همین نظریه ، اشخاص که بطور مرتب از فراوردههای غذایی نمک سود یا دوده داده استفاده میکنند، به سرطان معده بیشتر مبتلا میشوند. بنابراین یک راه پیشگیری از ابتلای به سرطان ، خودداری از مصرف زیاد مواد گوشتی ، پرچربی و غذاهایی از این نوع است.
در عوض خوردن فراوردههای گیاهی حاوی الیاف سلولزی مثل گندم سبوسدار ، حبوبات ، میوه و سبزی برای پیشگیری از ابتلای به سرطان توصیه میشود. نوشیدن زیاد مشروبات الکلی نیز خطر ابتلای به سرطان دهان ، سرطان حلق ، سرطان مری و سرطان کبد را زیاد میکند. اشخاص که هم به دخانیات معتاد هستند و هم مشروبات الکلی مینوشند بیشتر در معرض ابتلای به سرطان دهان و مری میباشند. خطر ابتلای به سرطان ریه ، در افراد معتاد به دخانیات ، 10 درصد بیشتر است.
برخی پرتوها هم عامل ایجاد سرطان هستند مثلا قرار گرفتن مکرر و زیاد در برابر تابش آفتاب ، ایجاد سرطان پوست میکند اگر رنگ پوست روشن و یا پوست به پرتو آفتاب حساس باشد در اثر تابش آفتاب به اصطلاح کک و مکی میشود. پرتو فرابنفش نور خورشید ، عامل اصلی سرطان پوست میباشد. بنابراین برای محافظت از پوست بدن ، در تابستان ، بخصوص ساعت 10 صبح تا 3 بعد از ظهر از پوشش مناسب استفاده شود.
مجاورت زیاد در برابر پرتو ایکس نیز خطر ابتلا به سرطان را در بر دارد حتی اگر مقدار آن کم ، ولی دفعات آن زیاد باشد. بنابراین بهتر است از پرتونگاریهای غیر ضروری اندامها خودداری شود و در صورت لزوم از تابش آن به دیگر نقاط بدن ، بوسیله پوششهای محافظ جلوگیری شود. برخی از فراوردههای مورد مصرف در صنعت و یا مواد شیمیایی نیز سرطانزا هستند. مثلا افرادی که بطور دائمی با الیاف پنبه نسوز سروکار دارند بخصوص اگر سیگاری هم باشند، امکان ابتلای به سرطان ریه را دارند. تماس با مقادیر زیاد و مکرر مایعات تخمیر کننده خانگی و نیز انواع تینرهای رنگ احتمال ایجاد سرطان را در بردارد.
تنفس مکرر مواد شیمیایی مورد مصرف در باغ و باغچه و نیز انواع حشره کشها و قارچ کشها بخصوص در صورت استفاده از آنها در محیط سربسته ، خطر سرطانزایی دارد. بنابراین هنگام را با این مواد ، از دستکش پلاستیکی و ماسک ایمنی استفاده شود. مصرف هورمونهای استروژن ، قرصهای خوراکی ضد بارداری ، هم مانع ایجاد سرطان و هم باعث ایجاد سرطان میشود. به خاطر همین ، از مصرف خودسرانه انواع هورمونها باید خودداری شود. سرطان ممکن است زمینه ژنتیکی داشته باشد، بنابراین افرادی که در خویشان نزدیک و درجه یک ، دارای افراد مبتلا به سرطان هستند باید بطور مرتب تحت معاینه پزشکی باشند.
افرادی که در سنین بین 40 - 20 سالگی هستند لازمست هر سه سال یکبار از اندامهایی مثل پستان ، رحم ، تخمدان ، واژن ، پروستات ، بیضهها ، غده تیروئید ، دهان ، ریه ، غدههای لنفاوی و پوست معاینه پزشکی به عمل آورد. و افرادی که مستعد سرطان هستند مثل افراد معتاد ، زنهایی که بچهدار نشدهاند یا اولین فرزند آنها بعد 30 سالگی به دنیا آمده، اشخاصی که در سنین کم ، نزدیکی جنسی داشتهاند، افرادی که دارای خویشاوند مبتلا است، در کمتر از این مدت ، باید به معاینه بپردازند. اما افرادی که سن بالای 40 دارند در فاصله زمانی کوتاهتر ، باید معاینات را انجام دهد. مثلا آزمایش پستان در هر سال باید صورت گیرد.
همچنین توصیه می شود، در صورتی که خص دچار پرکار تیرویئد یا بیماری روماتیسمی قلب است، باید مصرف آن با احتیاط صورت گیرد. |
بهترین زمان شروع تغذیه تكمیلی نوزاد، زمانی است كه كودك به خوردن غذای سر سفره علاقه نشان می دهد و بهترین زمان از 4 تا 6 ماهگی است. كودك دهان را به حالت جویدن تكان می دهد و حركت زبانش تغییر می كند و در سن شش ماهگی دست دراز كرده و تمایل دارد كه غذای والدین را بگیرد.
دلیل شروع غذای كمكی این است كه از سن 6 تا 9 ماهگی كودك به منابع آهن احتیاج دارد و از سن 8 تا 9 ماهگی شیر مادر دیگر انرژی مورد نیاز كودك را تأمین نمی كند. اگر در فاصله 9 تا 12 ماهگی غذای جامد را شروع نكنید، در آینده كودك دچار مشكلات زیادی در زمینه قبول غذاهای جامد خواهد شد و اگر كمتر از 3 ماهگی به كودك غذای جامد بدهیم، خصوصاً اگر سابقه آلرژی در خانواده باشد، احتمال ایجاد آلرژی غذایی در كودك بسیار زیاد می شود.
حتی در بعضی موارد امكان دارد كه غذای كمكی را از سن 3 ماهگی شروع كنیم، زمانی كه كودك حتی پس از خوردن شیر هم گرسنه بنظر می رسد و یا رشد كودك با خوردن شیرمادر در حد كافی نیست. دراین زمان نباید سعی كنیم كودك را با شیر خشك سیر كنیم زیرا با خوردن شیرخشك كم كم علاقه اش را به خوردن شیرمادر از دست می دهد.
پس بر اساس تمایل و علاقه نوزاد تغذیه تكمیلی را شروع كنیم، نه در زمان و ساعت مشخص.
اصول تغذیه تكمیلی
- حتماً از موادی استفاده شود كه بعدها در سفره خانواده وجود دارد.
- بعد از تغذیه شیرخوار با شیرمادر، غذای كمكی به او داده شود و هرگز قبل و یا در فواصل تغذیه با شیرمادر از غذای كمكی استفاده نشود.
- از یك نوع ماده غذایی ساده شروع شود و كم كم به مخلوطی از چند نوع افزایش یابد.
- از یك قاشق مرباخوری شروع و به تدریج بر مقدار آن اضافه شود( به استثنای زرده تخم مرغ كه به اندازه یك نخود شروع می شود).
- موادغذایی چه از نظر نوع و چه از نظر مقدار، باید به تدریج به غذای شیرخوار اضافه شود.
- بین اضافه كردن موادغذایی مختلف 5 تا 7 روز فاصله باشد تا شیرخوار اول به یك غذا عادت كند، بعد غذای جدیدی به او داده شود. این كار باعث می شود كه اگر ناسازگاری به یك ماده غذایی وجود داشته باشد شناخته شود و دستگاه گوارش شیرخوار نیز فرصت می یابد كه به موادغذایی عادت كند.
- در شروع، غذاها باید نسبتاً رقیق و غلظت آنها كمی بیشتر از شیرمادر باشد و به تدریج بر غلظت آنها افزوده گردد. این كار به یادگرفتن عمل جویدن كمك می كند.
- تنوع در غذاهای كمكی رعایت شود.
- غذاهای سرخ شده به كودك ندهد.
- اگر كودك تمایل داشت به جای سبزیجات میوه های شیرین را شروع كنید. البته بهتر است ترتیب در دادن مواد غذایی رعایت شود، ولیكن به علایق كودك اهمیت دهید.
- هیچ گاه كودك را با غذا تنها نگذارید، چون امكان دارد موجب خفگی او شود.
- به غذای شیرخوار شكر زیاد یا نمك اضافه نكنید، زیرا حساسیت نوزاد به طعم ها با بزرگسالان متفاوت است.
بهتراست غذای كودك را با لعاب برنج شروع كنید. مزیت برنج این است كه خیلی كم حساسیت زاست و تقریباً نشاسته خالص است، از این رو معده كودك براحتی آنرا هضم می كند. برای اولین بار، نیم تا یك ساعت پس از شیرخوردن، لعاب برنجی تهیه كنید كه كمی غلیظ تر از شیر مادر باشد و با قاشق مناسب اندازه دهان كودك یك قاشق لعاب برنج به او بدهید. در روزهای بعد به مرور حجم و غلظت این غذا را اضافه كنید و براساس تمایل كودك به او غذا بدهید.
پس از دو هفته غذای دوم یعنی فرنی را شروع كنید. برای تهیه فرنی از شیر پاستوریزه و نشاسته استفاده كنید و غذای دوم فرنی است. از آخر ماه هفتم سوپ را شروع كنید.
باید توجه داشته باشید كه غذای كمكی نوزاد باید، با حجم كم دارای بیشترین انرژی باشد یعنی غذای كودك نباید رقیق باشد، چون حجم معده كودك كم است و باید در كمترین حجم، بیشترین انرژی را داشته باشد. غذای او باید نرم باشد، ولی سعی كنید در مرحله شروع سوپ، فقط سبزیجات كاملاً پخته را با چنگال نرم كنید، چون اگر همیشه غذا له شده باشد كودك در یادگیری جویدن مشكل پیدا می كند. از مواد غذایی استفاده كنید كه بطور معمول در غذای خانواده وجود دارد.
باید غذای كودك را یك بار در روز تهیه كنید و پس از رسیدن به حرارت مناسب و له كردن قطعه های درشت، به كودك بدهید. بقیه غذا را در یخچال نگهداری كنید و در زمان مناسب گرم كرده، به او بدهید.
غذای كمكی با فرنی آرد برنج شروع می شود( حساسیت شیرخوار به برنج كمتر است تا گندم). سپس در هفته دوم می توان حریره بادام را به رژیم غذایی كودك افزود.
در دو هفته آخر ماه هفتم می توان سوپ را به رژیم غذایی نوزاد افزود كه این سوپ حاوی گوشت بدون چربی( كه بترتیب اولویت و ارجحیت شامل گوشت گوسفند، مرغ و گوساله می باشد)، برنج و هویج است. سپس هر 3 روز یك بار، یك نوع سبزی به سوپ اضافه گردد؛ مانند جعفری، گشنیز، لوبیا سبز، كدوسبز، كرفس و... . ولی باید توجه داشت كه سبزی در آخرین لحظات پخت سوپ، اضافه شود و اسفناج هم تا یك سالگی به سوپ اضافه نگردد. نباید به سوپ نمك، شكر یا چاشنی افزود.
در ماه هشتم زرده تخم مرغ به رژیم غذایی شیرخوار اضافه می شود. ( تا زیر یك سال از مصرف سفیده تخم مرغ توسط كودكان اجتناب شود) . در این زمان كم كم می توان از سبزی های نشاسته ای مثل سیب زمینی، كدو حلوایی و نخود فرنگی نیز در سوپ استفاده كرد( به فاصله هر 3 روز).
در دو هفته دوم ماه هشتم، ماست نیز داده می شود. بعلاوه از پوره های سیب زمینی و هویج نیز می توان استفاده كرد.
در ماه نهم در هفته اول می توان از حبوبات نیز در سوپ شیرخوار استفاده كرد . مصرف حبوبات از عدس و ماش كه هضم آسان تری دارند، شروع می شود. در مورد لوبیا چیتی و لوبیا قرمز بهتر است از قبل آنها را خیس كرده، پوستشان را جدا نموده و بعد از پختن به سوپ اضافه نمود. اضافه كردن كره یا روغن مایع به سوپ برای شیرخوارانی كه خوب وزن نمی گیرند، توصیه می شود.
در دو هفته آخر ماه نهم، آب میوه را نیز می توان شروع كرد( كیوی، توت ها، خربزه، آلبالو و گیلاس به علت ایجاد حساسیت درشیرخوار، تا یك سالگی توصیه نمی شود).
در دو هفته اول ماه دهم می توان از خود میوه استفاده نمود( پوست و هسته جدا شده و با پشت قاشق نرم گردد)
در دو هفته دوم ماه دهم، می توان از سبزی های سبز نیز در سوپ استفاده نمود(هر بار یك نوع سبزی افزوده شود) .
توجه نمایید كه میوه ها و سبزی ها جزء غذاهایی هستند كه در اواخر سال اول توصیه می شوند( بعد از دیگر گروه های غذایی)، چرا كه كالری آنها نسبت به دیگر گروه های غذایی كمتر است.
در دو ماه دیگر نیز با توجه به اشتهای كودك از انواع سوپ، كته و پوره می توان استفاده نمود.
به خاطر داشته باشید كه در این 6 ماه دوم سال اول، تغذیه با شیرمادر به طور مكرر و برحسب تقاضا و تمایل شیرخوار در تمام شبانه روز وقبل از هر وعده غذای كمكی باید مورد توجه قرار گیرد.
به طور كلی در كودكان زیر یك ساله از دادن غذاهای زیر اجتناب گردد:
شیرگاو- سفیده تخم مرغ- انواع توت ها- كیوی- گیلاس- آلبالو- بادام زمینی- پنیر- شكلات- میگو- فلفل- ادویه- ترشی- نمك- نوشابه های رنگی گازدار- لپه و نخود- عسل- اسفناج- كلم- قهوه و چای- آجیل- سوسیس- ذرت- دانه انگور- دانه كشمش.
موفق باشید.
زندگینامه قاله مه ره
«اسم من قادر عبدالله زاده است. اهل روستای "کولیجه"، از توابع شهرستان "بوکان" هستم. ۹۳، ۹۴ سالی سن دارم. "شیخ محمد"، شیخ منطقه بُرهان لقب "قاله مهره" (قادر آرام) را به من داد. از ۱۱ سالگی "شمشال" نواختم، و هرگز این ساز فلزی زرد رنگ را از خودم دور نکردهام.»
«شمشال» همان نیلبک فلزی است، که در سطح آن شش سوراخ وجود دارد و یکی از سازهای اصیل و قدیمی در منطقه «کردستان» است. شمشال، در شمار سازهای بادی فلزی برنجی قرار میگیرد و از لحاظ نوع صدا و وسعت در زمره سازهای بَم با طنین خاص خود است. این ساز از « مِسوار» که آلیاژی زرد رنگ است و از آن برای ساخت سماورهای قدیمی زغالی استفاده میشده، ساخته می شود.
صدای ساز «قاله مهره»، نخستین آهنگ
شیوه نوازندگی این ساز هم کاملاً تحت تاثیر وضعیت جغرافیایی منطقه «کردستان» است که طبیعتی کوهستانی و پستی- بلندیهای بسیار دارد. نوع نوازندگی این ساز کاملاً پرشور و هیجان با صداهای قوی و ضعیف مکرر و تکرارهای متوالی است.
«قاله مهره»، با قدی حدود ۱۶۵ سانتی متر، دستهای پینه بسته، موهای سفید، چهرهای آرام و صبور دارد. چهره ای که کمتر از سنش نشان می دهد. او سازش را که بیش از ۱۳۰ تا ۱۴۰ سال قدمت دارد از یک «سیّد» خریده است. سازی که روزها آن را زیر آستین لباس کردیش میگذارد و شبها آن را زیر بالش
او می گوید: «عاشق شِمشال سید شده بودم. چند بار رفتم پیشش و بهش پیشنهاد خرید شِمشالش را دادم ولی قبول نکرد. پس از مدتی مریض شد و مرد. من هم شِمشالش را از پسرش با یک رأس گوسفند که آن زمان ۵ قِران قیمت داشته معاوضه کردم.»
پدر، پدربزرگ و برادران قاله مهره هم از نوازندگان برجسته و مشهور شِمشال بوده اند؛ ولی او میگوید که هیچکس استاد او نبوده و ساز زدن را به او یاد نداده است. قاله مهره خدا را استاد خود می داند. آهی می کشد و درحالی که اشک در چشمانش جاری شده، می گوید:«همه چیز از یک خواب شروع شد. فصل پاییز بود. بچه بودم، مهمانی یکی از فامیل هایم دعوت شده بودیم. برادرم و دو نفر دیگر از بستگانم شِمشال می زدند. می خواستم شِمشال بزنم، ولی مثل آن ها نمی توانستم. آن ها هم مرا بیرون کردند و من هم گریه کنان به سمت یه خونه گِلی دویدم و تا اون جایی که تونستم گریه کردم و همون جا خوابم برد. یک نفر اومد تو خوابم و بهم گفت: «عبدالقادر، عبدالقادر، پاشو، از بس گریه کردی حوصله خدا رو هم سر بردی، برو و شِمشال بزن.»
او ادامه میدهد: «وقتی از خواب بیدار شدم، شروع کردم به نواختن شِمشال. دیگه قادر دیروز نبودم و کسی حریف من نبود.»
خانه یک طبقه قاله مهره، در کوچهای بُن بست و خاکی، در حاشیه شهر قرار دارد. او هر روز صبح از ساعت ۹، با عصایی که در دست دارد به خیابان «کهنه»، شهر «بوکان»، که جنوبی ترین شهر استان «آذربایجان غربی» است می رود و تا ظهر به گشت زنی در خیابان های اطراف خانهاش میپردازد و شِمشال می زند.
قاله مهره
عصرها نیز به قهوه خانههای «ملا عباس»، «رهحمانه چوُر» و «حاجی محمد» که در میدان کوچکی که در آن گندم و جو خرید و فروش می کنند، می رود و برای مردمی که اکثر آن ها بیشتر از ۵۰ سال سن دارند ساز می زند.
«محمد اَمین»، پیرمرد ۶۷ ساله که در قهوه خانه نشسته، از طرفداران پر و پاقرص قاله مهره است. او در حالی که چای می خورد، می گوید:«هم قاله مهره را دوست دارم و هم سازش را. آدم خیلی مهربانی است؛ هر نوع ترانهای اَزش درخواست کنی جواب رد نمیدهد و آن را با مهربانی هر چه تمام تر می زند.»
صدای ساز «قاله مهره»، آهنگ دوم
شاگرد قهوهخانه «ملا عباس» هم میگوید: «با این که آدم ساکتیه ولی هنوز از شوخ طبعی نیفتاده. تو این قهوه خونهها ساز می زنه و مردم برایش پول جمع می کنند. هر دفعه که میاد این جا ۵، ۶ هزار تومان بهش کمک می کنند. البته گاهی وقتها آدمهای دست و دل بازی پیدا میشن که ۱۰ تا ۲۰ هزار تومان براش جمع می کنند.»
قاله مهره دوران نوجوانی و جوانی چوپان بوده ولی بقیه عمرش را برای مردم کوچه و بازار شِمشال زده است و تنها راه کسب درآمدش هم نی زنی است و از این راه امرار معاش میکند. او حتی روزهای جمعه به غار «سهولان» که در فاصله ۳۵ کیلومتری «بوکان» و در نزدیکی «مهاباد» است میرود تا ساز بزند و پول دربیاورد.
او بعضی از روزهای هفته هم برای ساز زدن و کسب درآمد سری به شهرهای اطراف میزند. مثلاً با طی کردن مسیر ۵۵ کیلومتری خود را به «مهاباد» میرساند و یا مسیری ۳۵ کیلومتری را طی میکند تا به «سقز» برسد و در خیابان های اصلی ساز بزند و پول جمع میکند.
قاله مهره در بسیاری از مناطق کردنشین از شهرت بسیار برخوردار است و بسیاری مثل خانم «علوی» ازاهالی «سقز» که ۴۵ سال دارد « عاشق سازش» هستند و یا مثل «کاروان» ۱۹ ساله نَفَس او را با این سن و سال «معجزه» می دانند.
«عابد» ۳۰ ساله هم که صاحب استریو «ژینو» در «بوکان» است و ۱۱ کلیپ تصویری از او دارد معتقد است هیچ کس قدر قاله مهره را نمی داند.
او میگوید: «ما مرده پرستیم. بعد از مردنش براش سالگرد مرگ و کنگره یادبود برگزار میکنند که فایدهای ندارد.»
البته در بین کردها کسانی هم هستند مثل «صبا» ۱۸ ساله و یا «مینا» ۲۶ ساله از اهالی «کرمانشاه» که اسم قاله مهره به گوششان نخورده است و یا کسانی هم هستند مثل زینب ۴۰ ساله که ساکن «مهاباد» است و تصور میکند قاله مهره مرده است. او با تعجب میگوید: «خدا رحمتش کند، مگه نمرده؟»
سازی که پررو شده
قاله مهره
قاله مهره تنها همدم و دوست خود را «شمشالش» معرفی میکند و به شوخی می گوید: «همیشه با هم خوابیدیم. از بچگی با هم بزرگ شدیم. گاهی وقتها با هم صحبت می کنیم و گپ می زنیم. هر چی از دهنش در بیاد می گه. یه حرفهایی می زنه که آدم تعجب می کنه. خیلی هم پررو شده.»
البته قاله مهره، ۱۷ سال است که ازدواج کرده و حاصل ازدواجش دو پسر دوقلوی ۱۶ ساله به نام های «احمد» و «محمد» است. پسرهایی که هر دو ترک تحصیل کرده و در بازار مشغول کار هستند. کار محمد تعمیر دوچرخه است و احمد نیز در مغازه دکوراسیون وسایل منزل مشغول است. پسرهایی که هیچ کدام راه پدرشان را ادامه نداده اند.د محمد می گوید: «نه من و نه برادرم هیچوقت دوست نداشتیم که شمشال یاد بگیریم.»
احمد هم به همین جمله بسنده می کند و در حالی که با عجله به سر کار میرود، می گوید: «هر چقدر ساز بزنیم مثل پدرمون که استاد نمیشیم.»
قاله مهره، با آن که سواد خواندن و نوشتن ندارد ولی دریایی از موسیقی غنی کردستان را در سینهاش حفظ کرده است. او، بیشتر آهنگ های ترانههایش را خودش درست می کند. داستان های عاشقانه و منظومه های حماسی کردستان خمیر مایه آهنگ های او هستند. او می گوید که بیش از ۱۷۰ «مقام» را حفظ کردهام. گرچه تعداد بیشتری را می دانستم ولی الان نمی توانم بزنم.
مقام یا ترانه، از انواع شیوههای موسیقی کردی است. مهم ترین ویژگی این آواز کردی، توجه به سوز درون، شکایت و زاری است و با موسیقی مقامی عرب، ایرانی و ترک (خاورمیانه) تفاوت زیادی دارد.
قاله مهره در بین ترانه هایی که میزند خود ترانه «کانبی خواز» را خیلی دوست دارد. کانبی خواز، اسم مردی به نام «کانبی فَقِه وَیسه» بوده که در یک نبرد رویارو با «احمد خان نامی» ، از ارباب های «مراغه» هر دو به دست یکدیگر کشته می شوند. گفته می شود که این بیت را زنی به نام «خواز» که خواهر کانبی بوده، سروده است.
موزه اربیل
آوازه و شهرت زیاد قاله مهره باعث شده هر از چند گاهی به مناسبت های گوناگون و برای اجرای برنامههای مختلف از جمله یادواره بمباران شیمیایی «سردشت» و «حلبچه»، یادبود قرباینان «اَنفال» (کشتار بیش از ۱۵۰ هزار کرد به دست رژیم بعث در کردستان عراق)، بزرگداشت هفته معلم، اجرای سازهای محلی در کردستان ایران و عراق به مراسم های مختلف دعوت شود و سفرهایی را به نقاط مختلف ایران داشته باشد.
سفرهایی که لوح های تقدیر زیادی هم برایش به همراه داشته است. لوح هایی که با ۸ تا از آن ها که حاشیه های فلزی و چوبی دارند دیوار اتاق خوابش را تزئین کرده است.
قاله مهره حتی چهار سال پیش، به گفته خود به دعوت «جلال طالبانی» رئیس جمهور کنونی عراق، ۲۰ روز به کردستان عراق رفته بود تا در آن جا ساز بزند. او یک بار هم برای اجرای برنامهای به مناسبت یادبود سالمرگ «حسن زیرک»، خواننده مشهور بوکانی، از طرف کردهای ایرانی به کشور «آلمان» دعوت شده بود که به گفته خود، دولت وقت ایران اجازه خروج از کشور را به او نداد و در غیاب او، جایزه بهترین نوازنده ساز سنتی را به او هدیه دادند.
او با اشاره به تابلوهای روی دیوار خانهاش از جمله تابلویی که امضای رئیس «دانشگاه ایلام» زیر آن است و به مناسبت اولین یادمان بمباران شیمیایی «حلبچه» در سال ۷۹ به او داده شده و یا کسب عنوان برتر در اجرای سازهای محلی در جشنواره های مختلف از جمله «صدا و سیمای مهاباد» و جایزه ویژه «اَنفال» در «سلیمانیه» عراق، میگوید: «تمام اجراهای من موفقیت آمیز بوده و همیشه اول شدم. الان هم با این که پیر هستم، دندان هایم افتاده است و توانایی سابق را ندارم، ولی دست از نوازندگی برنداشتم.»
قاله مهره
او که مرتب می گوید توانایی گذشته را ندارد با هیجان خاصی خاطرهای را از سال های دورش که قرآن را با سازش میزده و با خیلی از ملاها سر همین مساله در افتاده تعریف میکند.
«جلسهای با حضور ۴۴ ملّای تازه کار که اجازه ملا بودن رو از «ملا کریم شهریکندی»، «ملا جلال شفیعی»، «ملا سید وهاب حاجی گهره»، «ملا کریم حاجی رهخایه»، «ملا محمد ههبهکی» و «ملا احمد»، میگرفتن برگزار میشد و در آن قرآن و مولود نامه میخوندن، من هم کلمه به کلمهی قرآن رو بدون اشتباه با شِمشالم مینواختم.»
او ادامه میدهد: «خدا، ملّا جلال شفیعی را بیامرزد؛ او همیشه از من تعریف میکرد و میگفت "سبحان الله، عجب توانایی داری. تعجب میکنم که چطور بدون راهنمایی هیچ استادی، کلمات قرآن را با شِمشالت مینوازی."»
لحن صدایش آرامتر میشود و میگوید: «من اینطور بودم. الانم توانایی گذشته را ندارم و بی طاقت هستم؛ از خدا می خوام که ذلیل و بیمار نشم تا همیشه بتوانم شمشال بزنم.»
قاله مهره، وصیت کرده است که بعد از مرگش شِمشالش را که بیش از ۸۰ سال است با او زندگی کرده، به موزه شهر «اَربیل» در کردستان عراق هدیه دهند.
بیماری سِل و خیابان کهنه
قاله مه ره در خیابان «کهنه» بوکان کنار دو دستفروش نشسته و ساز میزند. صدای سازش در هیاهوی بازار شلوغ خیابان «کهنه»، کمتر به گوش میرسد. نگاه های مردم هم زودگذر و آنی است و کسی به صدای سازش گوش نمی دهد. مردم به نشانه کمک و همدردی پولی به او می دهند و زود رد می شوند.
او می گوید: «فقط زمانی که عاشق بودم و حال و هوای جوانی در سر داشتم در خلوت، حرف های عاشقانهای که در دل داشتم را با شِمشالم بیان می کردم و فقط برای خودم شِمشال میزدم؛ وگرنه همیشه برای مردم شِمشال نواخته ام.»
قاله مهره حدود ۲ هزار تومان پولی را که به قول خودش از راه حلال بدست آورده جمع می کند. سیگار وینستونش را روشن میکند و حرف هایش را ادامه می دهد: «یک روز مریض شدم و در بیمارستان شهرستان مراغه در ۲۰۰ کیلومتری بوکان بستری شدم. دکتر بهم گفت که بیماری "سِل" داری و دیگه نباید ساز بزنی؛ من هم حرف دکتر رو گوش ندادم و از اون موقع هیچ وقت سازم رو از خودم دور نکردم.»
او معتقد است که با مرگش صدای شِمشال نیز با او دفن می شود و می میرد.
قاله مهره
«عزیز شاهرخ»، خواننده مشهور کردستان، که یکبار قاله مهره را به خانهاش دعوت کرده و برنامهای دو نفره را اجرا کردهاند، حرف قاله مهره را قبول دارد. او می گوید: «تکنوازیش عالی است. کسی مثل او نمی تواند شمشال بنوازد و در کار خود استادی تمام عیار است.»
شاهرخ، ترانهای که با قاله مهره اجرا کرده است را لابلای صدها نواری که در استریو خودش (استریو شاهرخ) دارد، پیدا میکند و آن را پخش میکند. او قاله مهره را آدم رنج دیدهای می داند که در زندگی با کمبودهای زیادی مواجه بوده است.
«سالار ماملی» هم که از دف نوازان مشهور مهاباد است درباره قاله مهره میگوید: «هیچ سازمان هنری نیست که از این آدم حمایت کند. مردم عادی هم ارزش بالای این ساز رو درک نمی کنند.»
او که بیسوادی قاله مهره را هم بیتاثیر نمی داند، می گوید: «اگر سواد داشت حداقل خودش می توانست کتابی در مورد شمشال بنویسد و آن را جاودانه کند تا از بین نرود.»
قاله مهره در حالی که سازش را در پارچهای گلدار تیره می پیچاند و آن را زیر بغلش می گذارد، از کنار دستفروش هایی رد میشود که عکس او را به قیمت ۵۰۰ تومان می فروشند. او می گوید: «این جا رو ترک می کنم و می رم یه جای دیگه ساز بزنم تا حرف هایی که در دل دارم رو برای مردمم بزنم.»
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان درسی و آدرس fardin.851165965.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.